آب نبات چوبی
شادترین وبلاگ دنیا
تاریخ : 10 اسفند 1395
نویسنده : abbasi
 

بریده از همه جا تکیمو به درخت دادم.
اونقدری داغون بودم؛ که نمیدونستم
دیگه باید با کی حرف بزنم که اروم شم؟
چشامو بسته بودمو وسرمو به زانوهام تکیه داده بودم! صدای حرف زدن یه بچه توجهمو جلب کرد؛
رو به دریاچه نشسته و سرشو رو به اسمون گرفته بود، انگاری داشت با اسمون حرف میزد! گوشامو تیز کردم صدای اروم و تن صدای بچگونه ش
باعث شد کنجکاو تر بشم؛
+خدا جونم
میخوام با یلدا قهر کنم میدونی؛ دوس ندارم قهر کنم اما اونروز قول دادیم به هم هرکی قهر کنه باید برای تنبیه هر روز پول تو جیبیشو بندازه قلک سر سال برا اون یکی کادو بخره
اون قهر نمیکنه چون خیلی مهربونه اما خدا جونم من میخوام قهر کنم
داداش حسامم گفته اگه ۱۰۰روز
پول تو جیبیمو جمع کنم سر سال میتونم اون عروسک خوشکله رو بخرم براش
اخه خدایا میدونی یلدا اون عروسکه رو خیلی دوس داره
از من و اب نبات چوبی هم بیشتر
اما خب
مامان میگه هرکی با دوستاش قهر باشه تو دوسش نداری و دیگه باهاش نیستی
من نمیخام تو دوسم نداشته باشی
خدایا میشه تا سرسال پول تو جیبیاتو بهم قرض بدی؟
آخه پول جیبی من و یلدا روهم روزی پول یه آب نبات چوبی بیشتر نمیشه
قول میدم برگردونما

ادامه ی حرفای پسر بچه رو نشنیدم و مسخ شده او را نگاه میکردم
و در من کودکی گم شده ام در پس خاطرم گذر میکرد
حالا که قطعه های پازل زندگیمو که کنار هم میچینم قطعه های گم شده در خیال در آرزوهایم در...
آره عشق اون قطعه اول پازل زندگی من بود

 "مس"

"با تشکر از ویرایش ثناخانم"



یک باکس
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








آخرین مطالب

/
این سایت چکیده ای از سایت های شاد و مفرح است و اگر کسی احساس کرد ک این مطلب ب سایت وی تعلق دارد و از این که در این سایت است ب ما اطلاع دهد تا بررسی کنیم و ان را حذف کنیم