زندگی
شادترین وبلاگ دنیا
تاریخ : 7 آذر 1394
نویسنده : abbasi
 

 

شب آرامی بود

 

می روم در ایوان ، تا بپرسم از خود ،

 

زندگی یعنی چه

 

مادرم سینی چایی در دست ،

 

گل لبخندی چید ،  هدیه اش داد به من

 

خواهرم ، تکه نانی آورد ،

 

آمد آنجا ، لب پاشویه نشست ،

 

به هوای خبر از ماهی ها

 

دست ها کاسه نمود ، چهره ای گرم در آن کاسه بریخت

 

و به لبخندی تزئینش کرد

 

هدیه اش داد ، به چشمان پذیرای دلم

 

پدرم دفتر شعری آورد ،

 

تکیه بر پشتی داد ، شعر زیبایی خواند ،

 

و مرا برد ، به آرامش زیبای یقین 

 

با خودم می گفتم :

 

زندگی ، راز بزرگی ست که در ما جاری ست

 

زندگی ، فاصله ی آمدن و رفتن ماست

 

رود دنیا ، جاری ست

 

زندگی ، آبتنی کردن در این رود است

 

وقت رفتن ، به همان عریانی ، که به هنگام ورود  آمده ایم

 

قصه آمدن و رفتن ما تکراری است

 

عده ای گریه کنان می آیند

 

عده ای ، گرم تلاطم هایش

 

عده ای بغض به لب ، قصد خروج

 

فرق ما ، مدت این آب تنی است

 

یا که شاید ، روش غوطه وری

 

دست ما در کف این رود به دنبال چه می گردد ، هیچ

 

زندگی ، باور تبدیل زمان است در اندیشه عمر

 

زندگی ، جمع طپش های دل است

 

زندگی ، وزن نگاهی ست  که در خاطره ها می ماند

 

زندگی ، بازی نافرجامی است 

 

که تو انبوه کنی ، آنچه نمی باید برد

 

و فراموش شود ، آنچه که ره توشه ماست

 

شاید این حسرت بیهوده که در دل داری ،

 

شعله ی گرمی  امید تو را  خواهد کشت

 

زندگی ، درک همین اکنون است

 

زندگی ، شوق رسیدن به همان فردایی ست ، که نخواهد آمد

 

تو ، نه در دیروزی ، و نه در فردایی

 

ظرف امروز ، پر از بودن توست

 

شاید این خنده که امروز ، دریغش کردی

 

آخرین فرصت همراهی با  امید است

 

زندگی ، بند لطیفی است که بر گردن روح افتاده ست

 

زندگی ، فرصت همراهی تن با روح است

 

روح از جنس خدا

 

و تن ، این مرکب دنیایی از جنس فنا

 

زندگی ، یاد غریبی ست که در حافظه ی خاک ، به جا می ماند

 

زندگی ، رخصت یک تجربه است

 

تا بدانند همه ،

 

تا تولد باقی ست

 

می توان گفت خدا امیدش

 

به رها گشتن انسان ، باقی است

 

****************************************************

 

 

زندگی ، سبزترین آیه ، در اندیشه ی برگ

 

زندگی ، خاطر دریایی یک قطره ، در آرامش رود

 

زندگی ، حس شکوفایی یک مزرعه ، در باور بذر

 

زندگی ، باور دریاست در اندیشه ی ماهی ، در تنگ

 

زندگی ، ترجمه ی روشن خاک است ، در آیینه ی عشق

 

زندگی ، فهم نفهمیدن هاست

 

زندگی ، سهم تو از این دنیاست

 

زندگی ، پنجره ای باز به دنیای وجود

 

تا که این پنجره باز است ، جهانی  با   ماست ،

 

آسمان ، نور ، خدا ، عشق ، سعادت  با   ماست

 

فرصت بازی این پنجره را دریابیم ،

 

در نبیندیم به نور

 

 در نبندیم به آرامش پر مهر نسیم

 

پرده از ساحت دل ، برگیریم

 

رو به این پنجره با شوق ، سلامی بکنیم

 

زندگی ، رسم پذیرایی از تقدیر است

 

سهم من ، هر چه که هست

 

من به اندازه این سهم نمی اندیشم

 

وزن خوشبختی من ، وزن رضایتمندیست

 

شاید این راز ، همان رمز کنار آمدن و سازش با تقدیر است

 

زندگی شاید ،

 

شعر پدرم بود ، که خواند

 

چای مادر ، که مرا گرم نمود

 

نان خواهر ، که به ماهی ها داد

 

زندگی شاید آن لبخندی ست ، که دریغش کردیم

 

زندگی ، زمزمه ی پاک حیات است ، میان دو سکوت

 

زندگی ، خاطره ی آمدن و رفتن ماست

 

لحظه ی آمدن و رفتن ما ، تنهایی ست

 

من دلم میخواهد قدر این خاطره را دریابم

 



یک باکس
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








آخرین مطالب

/
این سایت چکیده ای از سایت های شاد و مفرح است و اگر کسی احساس کرد ک این مطلب ب سایت وی تعلق دارد و از این که در این سایت است ب ما اطلاع دهد تا بررسی کنیم و ان را حذف کنیم