کرسی محتله (صندلی اشغالی)
شادترین وبلاگ دنیا
تاریخ : 8 آذر 1394
نویسنده : abbasi
بعضی افراد چنان بر جایگاهی که سابقا در اختیار شان بوده است, تاثیر می گذارند که پس از آنها اخلافشان بسیار کار سخت و صعبی در پیش خواهند داشت. 

شاید درست به همین دلیل است که می گویند شرف المکان بالمکین! 

چنین افرادی وقتی دوره تصدی شان پایان می پذیرد چنان محو می شوند که گویی هیچگاه نبوده اند و اما تأثیرشان تا سال ها جای خالی شان را پر می سازد و آن مقام و جایگاه هر لحظه متاثر از آثاری است که آنها در دوران تصدی شان بر جای گذاشته اند. 

دکتر نصر الله قهرمانی یکی از همین نادر مردمان است که کانون وکلای دادگستری از نبود همچون او, سخت متضرر می گردد و چقدر باید افسوس خورد که هیچ اراده ای از برای بازگرداندن او و امثال او قیام نمی کند.

دکتر نصر الله قهرمانی قاضی سابق و وکیل و استاد لاحق طی ادوار متعدد تصدی دادسرای کانون وکلای دادگستری را متکفل بود. 

او در مقام دادستان انتظامی کانون وکلا یک ویژگی منحصر به فرد داشت که البته کار اخلافش را به لحاظ وجد یا فقد این ویژگی سخت مبتلا به چالش می سازد. 

و اما این ویژگی نیست جز اینکه او با تمام وجود آزاده بود و هست. این حریت منحصر به فرد, دکتر قهرمانی را در برابر فشارهای جناحین صنفی نفوذ ناپذیر می نمود و هیچ کس و در واقع هیچ جناحی یارای اینکه بخواهد او را مطیع و مرید و شیدا و واله خود گرداند, نداشت و او تشخیص خود را داشت و به تشخیص خود عمل می کرد. 

فراموش شدنی نیست که روزی در مقام شاگرد ایشان به وی مراجعه کردم و خواسته ای من غیر حق داشتم و البته استاد همیشه به این شاگرد کمترین الطفات خاص داشتند و با این وصف آن روز وقتی خواسته من را شنید با قاطعیتی مثال زدنی فرمودند که "نه! نمی توانم "و وقتی اصرار کردم, ایشان بلادرنگ رو به من کردند و فرمودند: "من تو را دوست دارم و تو را فرد محترمی می دانم, اما چنین خواسته ای را نه معتقدم و نه قابل اجابت. "

آری, وقتی دکتر قهرمانی را در راه رو ها و یا دفتر دادستان می دیدم گویی که سمبل وکالت را دیده ام. سمبل و نشانه ای از آزادگی و نفوذ ناپذیری و فهم متعالی. 

مردی که علی رغم مبرز بودن در جامعه وکالت , در عین حال از ابعاد عدیده دانش نیز برخوردار است و چنان با صلابت گام بر می دارد و سخن می گوید که هر آینه در وجود آدمی رشک و حسرت را بر می انگیزد. 

دکتر قهرمانی علاوه بر توصیفات پیش گفته به غایت خوش لباس و مرتب است و با وجود اینکه اساسا اهل تجمل نیست (هر چند تجمل ایرادی ندارد) با این حال تبلور نظم و انضباط وی را در لباس پوشیدن و رفتار و سکنات او نیز می توان رصد نمود. 

دکتر نصر الله قهرمانی بزرگ زاده ای که در تعامل با جوانان همیشه و همه حال مشوق بوده و هست و اگر جوانی به زعم او و دیگران بر سبیل خطا است را نه تنها منکوب و مطرود نمی نماید که از قضا دست حمایت گر خود را از باب مظاهرت بر پشت آن جوان قرار داده و تلاش می نماید تا با جادوی فعل و قولش مسیر را تا آنجا که بتواند اصلاح نماید.

دکتر قهرمانی را وقتی در کانون رویت می کردم چنان اعتماد به نفسی را به من منتقل می ساخت که نظیر و شبیه آن را طی سال های پس از ترک مسئولیت توسط ایشان از سوی اخلافش تجربه ننمودم. 

مردی که آرزوی یک چشم و اطاعت را بر دل اعضای هیئات مدیره معاصرش گذاشت(شاید هم آرزویی در این خصوص نداشتند) و اینگونه در دوره زمام داری او دادستانی انتظامی اگر چه به نسبت سخت ترین ادوار برای وکلای دادگستری محسوب می گردید لیکن خیال همه راحت بود که اولا عدالت بر جای درستش قرار دارد و ثانیا دادسرا وسیله ای برای تصفیه حساب های جناحی نمی گردد. 

دکتر قهرمانی مردی بی طرف بود و این بی طرفی دقیقا همان احتیاج ضروری دادسرای کانون وکلای دادگستری است! 

دکتر قهرمانی علاوه بر حریت, ویژگی ها و خلقیات بسیار قابل تقدیری هم داشت. او نه دهن بین بود و نه محتاج و مشتاق کرسی دادستانی.....

او در همه حال قضاوت مستقل خود را داشت و هیچ گاه یک طرفه به قاضی نمی رفت تا لاجرم راضی برگردد و همیشه خود را اینگونه تربیت کرده بود که حق زمانی جلوه می نماید که قضاوت های ذهنی و یا منتقل شده یک سویه به کناری نهاده شوند. 

آری! امروز بعد از سال ها که سایه استاد سنگین شده است لیکن همچنان دادسرای کانون محتاج استانداردی است که او در صلابت و آزادگی و اقتدار تعریف نمود.

دادستان محبوبی که شاید چک برگشتی یک وکیل دادگستری را عمل خلاف شان می پنداشت ,لیکن آزادی بیان و اهتمام به آزادی بیان را برای وکیل دادگستری از نان شب اوجب می دانست.

دادستانی که سر سپرده آزادی و آزادگی کلام و عمل نوع وکیل دادگستری بود و در این سر سپردن ابتدا از خود آغاز کرده بود و ورد زبانش جز این نبود که در آزاده بودن هیچ ترتیب و آدابی نباید جست و هرگز احدی را به دلیل اینکه حرفش را بر زبان جاری می سازد و در این جریان و سریان ملاحظه ای جز نفس آزادی ندارد, مواخذه ننمود. 

چقدر کانون وکلای دادگستری بی حضور چنین افرادی تنگ و ضیق به نظر می رسد .

کرسی که باید امثال نصرالله قهرمانی بر آن تکیه بزند و حال به دلایل معلوم چنین نشده است, کرسی محتله است! 



یک باکس
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








آخرین مطالب

/
این سایت چکیده ای از سایت های شاد و مفرح است و اگر کسی احساس کرد ک این مطلب ب سایت وی تعلق دارد و از این که در این سایت است ب ما اطلاع دهد تا بررسی کنیم و ان را حذف کنیم