قصه دهم (مجموعه حکایات ساختمان ارکیده)
شادترین وبلاگ دنیا
تاریخ : 8 آذر 1394
نویسنده : abbasi
قصه دهم. ...

ارکیده هم مانند بسیاری جاهای دیگر همیشه شلوغ و پر حرف و حدیث نیست. در ارکیده, منظور در ساختمان ارکیده بعضی وقتها صدا از برهم خوردن بال پشه می آید, ولی از ساختمان ارکیده و ساکنانش صدایی در نمی آید. 

این مواقع سوت و کور همان مواقعی است که می توان برخی همسایگان را فارغ از شلوغی ها و جنگ و دعواها شناخت و اندر احوالات شان غور نمود. 

یکی از همسایگان که خب مردی است تنومند و ستبر با نام شیخ غفار بن فردو! این شیخ البته از آن شیوخ ملبس نیست.

 گفتم ملبس. ....

سو تفاهم نشود! شیخنا لخت و عور نیست, منتها منظور متلبس نبودن به عبا و قبا و لباده و عمامه است. ابن فردو امام زاده ایست برای خود, لیکن از آن امام زاده هایی که شفا نمی دهد. شاید هم شفا بدهد ولی داود زاده می گوید که ما شفایی تاکنون از او ندیده ایم. 

ابن فردو مدت های مدیدی گیسوانش را دم اسبی می بست و از همین رو بودند کسانی که این گیسوان شیخنا را خلاف شان همسادگی تلقی و بر او خرده می گرفتند. با این حال شیخ ساختمان ارکیده در برابر تیرهای خدنگی که گیسوانش را هدف قرار می داد همچون گردانی در برابر لشگری تاب می آورد و اگر چه او مدت ها خود ناظر بر رفتار و سکنات و چند و چون مراعات شؤون همسادگی از سوی همسایگان ارکیده بوده است, لیکن خودش را برخی متهم به عدم رعایت شؤون می کردند! به هر روی ناگاه روزی از روز ها همگان دیدند که شیخ گیسوانش را به کف با کفایت قیچی سپرده است. 

روایت است که بسیاری و من جمله یاران در رکاب او, موی ها کنده و روی ها خراشیدندی و یقه ها دریدندی. 

باری, مشخص نگردید که چرا شیخ این گیسوان ممیزه خود را ناگاه به تیغ سپردندی. ....?!الله اعلم. 

شیخ مردی است متنفذ! همین چندی قبل بود که او موجبات دیدار هیات مدیره ساختمان ارکیده را با همشهری خود که رییس مجلس شورای اسلامی است فراهم نمود تا بلکم در برابر هجمه های شهرداری, رییس مجلس شورای اسلامی که ظاهرا نسبتی نسبی با شهردار منطقه استقرار ساختمان ارکیده دارد بتواند کارها بکند و دست کم هجوم بی وقفه شهرداری را به ساختمان ارکیده اندکی بکاهد. البته شیخ مردی است هوشمند و قطعا برای بهبود روابط فی مابین مجلس و ساختمان ارکیده بود که حرف رییس مجلس را طی دیدار تاریخی بر روی هوا قاپید آنجا که رییس همشهری فرمودند چقدر خوب است که ساختمان ارکیده رابط پارلمانی داشته باشد و در این لحظه بود که شیخنا خود را در آینه ای از آینه های تالار آینه مجلس برانداز نمود و با خود فکر کرد که چقدر این قبای تازه بر تن و اندازه او خوش نشین است. 

البته شیخنا سابقه برانداز کردن خود را داشته است و قبلا هم قبای عضویت در هیات مدیره را خواب دیده بود و با این حال اگر نبود ائتلاف کذایی با برخی همسادگان ناپای کار, چه بسا او هم اکنون ردای عضویت در هیات مدیره ساختمان را بر تن کرده بود و البته الان هم که چشمش قبای رابط بودن را گرفته است هرگز (موکدا هرگز) معنایش سودای ردای عضویت هیات مدیره آتی ساختمان ارکیده نیست! 

داود زاده می گوید شیخ ابن فردو نمی تواند راهی خارجه شود. چرا که مشکل از کنیه اوست! فردو نقطه ای است بر روی کره زمین که تازگی ها همگان را به یاد خطرها می اندازد. فردو سالها مردمان را با کابوس تحریم مواجه ساخت. 

داود زاده می گوید اگر روزی ابن فردو بر کرسی هیات مدیره تکیه زند, یحتمل که نه حتمی به وقت نقض برجام ممکن است اعضای هیات مدیره ساختمان ارکیده با موشک کروز پر پر شوند. 

ادامه دارد. ......

 



یک باکس
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








آخرین مطالب

/
این سایت چکیده ای از سایت های شاد و مفرح است و اگر کسی احساس کرد ک این مطلب ب سایت وی تعلق دارد و از این که در این سایت است ب ما اطلاع دهد تا بررسی کنیم و ان را حذف کنیم