به لیلی بگوید رزگار ، یوسف کنعانی نیست
زلیخایمنمیداند حدیث عشق پنهانی نیست
ایگُل یاس در حس عاشقی کی بوود غرور
بنگربه هوایت همه کس سَرمَست تو نیست
یا مرگ ، یا زندگانی این است عشق جوّانی
بیدولتعشق زندگانی هَـوَسی بیش نیست
بدون نسیم بهـاری جای گُل و بلبل به گُلشن
خارو خس و علف هرزی گمانم بیش نیست
ای در عشق رزگار دیوانه به چشمان آشکار
برگیتارخاکخورده دلم یار نواگر کم نیست
همه رَه های رسیـدن گر بر سَرمَستان ببندند
تا مَــی یاری کند بر ما پرده و دیواری نیست
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0